امروزه همه ما در جامعه شهری زندگی می کنیم و تعاریفی همچون شهر، روستا، قصبه را به کار می بریم و با تعاریف امروزیمی توان روستاها و قصبات را نیز جزئی از زندگی شهری به حساب آورد. حال آن که تعاریف شهر از دیدگاه گروه ها وکارشناسان رشته های علمی مختلف متفاوت است و حتی جای جای مختلف این مفهوم متغیر است.
مثلا در انگلیس هر محلی را که یک کلیسای بزرگ و جامع داشته باشد شهری نامیدند و با اعتقاد جین جیکبز شهر به جایی گفته می شود کهبه طور دائمی رشد اقتصادی اش را از محل اقتصاد محلی تامین می کند. و تعاریف شهر و روستا و قصبه که بین جمعیتشناسی های امروز و کارشناس های جغرافیایی شهری مشترک بوده را از نظر جمعیت مسکونی آن طبقه بندی می کنیم، کهاندازه و تراکم مشخصی را شامل می شود.
امروزه بافت های فرسوده قسمت عمده ای از بافت های ما را تشکیل داده اند و از علل اصلی تهیه طرح های مرمتی شده اند زیرا که فرسودگی عاملی است که به افول حیات شهری، زدودن خاطرات جمعی و شکل گرفتن حیات شهری روزمره ای کمک می کند. مداخله در بافت تاریخی ارزشمند باید به گونه ای باشد که هم ارزش های ساختاری و هم ویژگی های ماهوی و کالبدی آن را حفظ گردد و هم بافت تاریخی با ضرورت های زندگی امروز و فردا انطباق یابد تا بتوان به عنوان یک بافت شهری زنده و فعال به حیات خود ادامه دهد.
نتایج تحقیق نشان داده است که بافت های فرسوده از نظر اجتماعی و اقتصادی دارای مشکالت عدیده ای برای ساکنین و همچنین برای مسوالن شهری است لیکن با تدوین برنامه های صحیح جهت نوسازی و بهسازی این نوع بافت ها نه تنها به حل مشکالت منجر خواهد شد بلکه فرصتی مناسب برای توسعه پایدار شهری در زمینه های اجتماعی و اقتصادی خواهد شد.
باستان شناسی که بر روی دوره های ماقبل تاریخ کار می کنند، به تعبیرهای آبادی،ده و گاهی به گونه ای غیرمنطقی، قصبه را در این زمینه غیرشهری به کار می برند و به طور معمول تعبیر شهر را فقط برایجوامع شهری استفاده می کنند
شهر، در حقیقت بزرگ ترین واحد استقرار در جوامعی است که بر آن حد از سامان دهی که تمدن می نامیم، دست یافته اند. 2 در واقع واژه های شهر »تمدن« در زبان التین، هر دو از یک ریشه اند با این استدالل، برای یافتن تعریف شهر الزم است در این زمینه بیشتر واژه تمدن را تصرف کنیم
بافت شهری عبارت است از دانه بندی و درهم تنیدگی فضاها و عناصر شهری که به تبع ویژگی های محیط طبیعی، به ویژه توپوگرافی و اقلیم در محدوده ی شهر یعنی بلوک ها و محله های شهری به طور فشرده یا گسسته و با نظمی خاص جایگزین شده اند
به منظور شناخت و تبیین گونه شناسی بافت شهر به بررسی دقیق تر بافت های شهری در ایران می پردازیم. ابتدا بافت قدیمی شهری که زیاد در نوشته ها و گفته ها بکار گرفته می شوند: بافت قدیم به آن بخش از بافت های شهری که قبل از سال 1300 ه.ش شکل گرفته است و از انسجام و وحدت خاصی برخوردارند گفته می شود.
به عبارت دیگر بافت شهری که توسط نسل های گذشته ما ساخته شده است و تقریبا عمری بیش از هشتاد سال دارند کال به عنوان بافت قدیم می شناسند. آنچه که در دوره اخیر یعنی کمتر از هشتاد سال گذشته به شهر اضافه شده بافت جدید یا میانی می نامند. بخش میانی در حاشیه ی بافت قدیم نه به کندی بافت قدیم و نه با سرعت دوران بساز بفروشی کنونی شکل گرفته است. البته در بعضی از موارد مانند بخش درونی قدیم واجد ارزش فرهنگی- تاریخی است.
بنابراین می توان با توجه به مراحل رشد و توسعه کالبدی فضایی شهرها، الیه های گوناگون بافت شهری را از همدیگر تشخیص داد. مثال در شهرهای بزرگ ایران هفت گونه از بافت شهری در بررسی گونه شناسی بافت های شهری قابل تشخیص است.
فرسودگی یکی از مهم ترین مسائل مربوط به فضای شهری است که باعث بی سازمانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی آن می شود. فرسودگی عاملی است که به زدودن خاطرات جمعی، افول حیات شهری واقعی و شکل گرفتن حیات شهری روزمره ای کمک می کند این عامل با کاهش عمر اثر و با شتابی کم و بیش تند، باعث حرکت به سوی نقطه پایانی اثر می گردد
به طور کلی کاهش کارایی هر پدیده و عدم رسیدگی، نگهداری و تجدید حیات، فرسودگی آن را در پی دارد. هنگامی که حیات شهری در محدوده ای از شهر، به هر علتی رو به رکود می گذارد و کوششی جهت رونق مجدد آن صورت نمی گیرد، بافت شهری آن محدوده در روند فرسودگی قرار می گیرد. فرسودگی در بافت های شهری بر کالبد بافت و همچنین فعالیت های اجتماعی و اقتصادی آن تاثیرگذار است. فرسودگی کالبدی و فرسودگی حیات اجتماعی و اقتصادی بافت، در یک رابطه متقابل به تشدید یکدیگر کمک کرده و موجب رکود حیات شهری و تنزل شدید کیفیت زیست می گردد
در معادله اول، فرسودگی نسبی شامل فعالیت است که با وجود کالبدی سالم باعث فرسودگی نسبی فضای شهری شده است. در این معادله، اگر بتوان فعالیت شهری را از فرسودگی رهایی بخشید، می توان معادله را به شکل اصلی خود یعنی فعال بودن فضای شهری نزدیک ساخت. در این حالت، بدون دگرگونی عمده در کالبد، فضا زندگی خود را از سر می گیرد. در این حالت، می توان از ابقای سازمان فضایی شهر سخن گفت. ابقاء عملی است که اندک اندک و به صورت مداوم در فعالیت های شهری صورت می گیرد.
این عمل، سعی بر آن دارد تا با حذف یا حداقل کاهش فرسایش در فعالیت، از فرسایش کالبد و در نهایت فرسایش فضا جلوگیری کند. عمل ابقا را می توان در قالب مجموعه ای از اقدامات بهسازی گنجاند. بهسازی به مجموعه ای از اقدامات اطالق می شود که با اندک تغییراتی در فعالیت، موجبات افزایش عمر اثر را فراهم می گرداند. در هر یک از اقدامات مزبور به بهسازی، مداخله ای چشمگیر در کالبد صورت نمی گیرد.
زیرا کالبد در شرایط مناسبی به سر می برد و تنها با جایگزینی عملکرد مناسب فعالیت، از فرسایش فضای شهری جلوگیری می شود. بنابراین، با ایجاد تغییراتی در فعالیت های شهری، می توان شاهد فضاهای شهری مطلوب بود. باید توجه داشت که عمل بهسازی در معاصر کردن فضای شهری نهفته است و نه در بازتولید فضای شهری گذشته
در معادله دوم، فرسودگی نسبی شامل کالبد است که با وجود حضور فعالیت مناسب باعث فرسودگی نسبی فضای شهری شده است. در این معادله اگر بتوان کالبد را از فرسودگی رهانید، می توان از حیات مجدد فضای شهری سخن گفت. در این حالت، عمل احیا صورت می گردد. احیا عملی است که با تغییرات ساختمانی و تعمیرات اندک ولی مداوم بر روی کالبد صورت می گیرد. احیا سعی بر آن دارد تا با حذف فرسایش در کالبد )شکل(، از فرسایش عملکرد و به تبع آن، از فرسایش فضای شهری جلوگیری نماید. عمل احیا را می توان در قالب مجموعه ای از اقدامات نوسازی گنجاند. نوسازی دربرگیرنده مجموعه اقداماتی است که با تغییرات برنامه ریزی شده در کالبد، عالوه بر طوالنی شدن عمر اثر به احیای آن نیز مدد می رساند. در نوسازی بر فعالیت دائمی فضا تاکید شده و با ایجاد تغییراتی در کالبد، آن را معاصر می کند و به ایجاد فضای شهری مناسب منجر می شود. پس، نوسازی شهری نیز سر در معاصرسازی دارد. این عمل برخالف بهسازی می تواند به ایجاد فضاهای شهری جدیدی منجر شود و به گفت و گوی خالق بین گذشته و آینده مدد رساند
در معادله سوم، فرسودگی به شکل کامل صورت پذیرفته است. این فرسودگی درنتیجه فرسودگی کالبد و فعالیت ایجاد گردیده. به دیگر سخن در این معادله، هم فعالیت، هم کالبد و هم فضا از حیز انتفاع خارج شده و شهر با مسئله مخروبه ها و متروکه ها مواجه است. خروج از متروکه ها و مخروبه ها، فضای شهری را با عمل تخریب و بازسازی مواجه می کند. عمل تخریب و ساخت مجدد یا دوباره سازی سعی بر آن دارد تا با جایگزینی ساخت جدید بر روی ساخت قدیم و با تاکید بر سه ویژگی اصلی شهر )شالوده، نماد و مرکزیت(، فرسودگی ایجاد شده در کالبد، فعالیت و فضای شهری را از بین برده و فضای شهری معاصری ایجاد کند. مجموعه اعمال انجام شده تخریب و ساخت مجدد را می توان در قالب اقدامات مربوط به بازسازی گنجاند. بازسازی به مجموعه اقداماتی اطالق می شود که پس از تخریب بیش از نیمی از اثر، مجددا اثری با چهره ای جدید و یا کامال منطبق با اصل خویش ساخته شود. معموال عمل بازسازی را »به هنگام آتش سوزی، زمین لرزه یا جنگ به کار می برند«. در بازسازی، عمل تخریب و ساخت مجدد صورت می پذیرد تا فضای شهری را در شرایط معاصر تعریف مجدد کند. در این حالت، فضای شهری در چهره های جدید یا به صورت اصل خویش، روابطی کامال جدید را بیان می کند
افت فرسوده شهری به عرصه هایی از محدوده قانونی شهرها اطالق می شود که به دلیل فرسودگی کالبدی، برخوردار نبودن از خدمات شهری آسیب پذیر شده اند و ارزش مکانی، محیطی و اقتصادی نازلی دارند. این بافت ها به دلیل فقر ساکنان و مالکان آن ها، امکان نوسازی خود به خودی ندارند. به عبارتی بافت فرسوده شهری به عرصه هایی از محدوده قانونی شهرها اطالق می شود که یکی از سه مشخصه زیر را دارا باشد:
الف- عمر ابنیه: بیش از 80 درصد از ساختمان ها در این گونه بافت ها دارای قدمتی بیش از 50 سال می باشند یا اگر در 50 سال اخیر ساخته شده باشند فاقد رعایت استانداردهای فنی هستند به گونه ای که غیراستاندارد بودن آنها از ظاهر ساختمان قابل تشخیص است. ابنیه این بافت ها عمدتا قدرت مقاومت در مقابل زلزله ای با شدت متوسط را ندارند.
ب- دانه بندی: ابنیه مسکونی واقع در این گونه بافت ها عمدتا ریزدانه بوده و مساحت عرصه آنها به طور متوسط کمتر از 200 مترمربع می باشد.
پ- نوع مصالح: مصالح به کار رفته در این گونه بافت ها عمدتا از انواع خشتی، خشت و آجر و چوب و یا آجر و آهن بدون رعایت اتصاالت افقی و عمودی و فاقد سیستم سازه ای می باشند.
ت- تعداد طبقات: اکثر ابنیه در بافت های فرسوده یک یا دو طبقه هستند.
ث- وضعیت دسترسی ها: بافت های فرسوده که عمدتا بدون طرح قبلی ایجاد شده اند از ساختاری نامنظم برخوردارند و دسترسی های موجود در آنها عمدتا پیاده می باشد به گونه ای که اکثر معابر آن بن بست یا با عرض کمتر از 6 متر بوده و ضریب نفوذپذیری در آنها کم است
چ- وضعیت خدمات و زیرساخت های شهری: بافت های فرسوده به لحاظ برخورداری از خدمات، زیرساخت ها و فضاهای باز، سبز و عمومی دچار کمبودهای جدی اند، مداخله در این گونه بافت ها از نوع تجمیع و نوسازی خواهد بود )وزارت کشور جمهوری اسالمی ایران)
دربرگیرنده ی مجموعه دخالت هایی است که سعی در بهبود وضعیت فضای شهری )فعالیت- کالبد( و معاصرسازی آن دارند با این تعریف مرمت شهری یعنی:
(دخالت آگاهانه در فضای شهری برای جلوگیری از فرسایش و معاصر سازی آن)
معاصرسازی فرایندی است که به خلق فضای شهری جدید با حفظ ویژگی های اصلی فضایی )کالبدی- فعالیتی( منجر می گردد. در این اقدام، فضای شهری جدیدی حادث می شود که ضمن حفظ شباهت های اساسی با فضای شهری قدیم، تفاوت های ماهوی و معنایی را با فضای قدیم به نمایش می گذارد.
بعضی از پژوهشگران، فرایند مرمت را به کلیه اقدام های بهسازی، نوسازی و بازسازی اطالق می کنند و معتقدند مرمت شهری تبیین گذشته در حال و تخمین دگرگونی های آتی است مرمت تعمیر و نگهداری کالبد و فضا از نظر فرهنگی و تبدیل میراث به ثروت است.
مرمت را می توان به سه طریق عمده بهسازی، نوسازی و بازسازی به انجام رساند طوری که در همگی به روز شد ن و معاصر گردانیدن و حفظ هویت سازمان فضایی مدنظر است. هر کدام از این طریق ها دربرگیرنده ی مجموعه اقداماتی هستند که براساس میزان وفاداری به گذشته در سه گرو ه بهسازی، نوسازی، بازسازی قرار می گیرند. این سه نوع مداخله هر یک طیف گسترده ای از اقدامات را برحسب نیاز شامل می شوند.
در این نوع مداخله اصل بر وفاداری به گذشته و حفظ آثار هویت بخش در آنهاست. فعالیت بهسازی با هدف استفاده از امکانات بالقوه و بالفعل موجود و تقویت جنبه های مثبت و تضعیف جنبه های منفی از حمایت، مراقبت، نگهداری، حفاظت، احیا، استحکام بخشی و تعمیر صورت می پذیرد. دخالت در این بافت ها مستلزم رعایت ضوابط و مقررات سازمان میراث فرهنگی می باشد.
در این نوع مداخله حد وفاداری به گذشته از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار است و برحسب مورد از مداخله اندک تغییر را می تواند شامل گردد. نوسازی با هدف افزایش کارایی و بهره وری، بازگرداندن حیات شهری به بافت می باشد و از طریق نو کردن توان بخشی، تجدید حیات، انطباق و دگرگونی صورت می پذیرد
در این مداخله نه تنها هیچ الزامی برای حفظ گذشته وجود ندارد بلکه با هدف ایجاد شرایط جدید زیستی – کالبدی- فضایی و از تحریب، پاکسازی و دوباره سازی صورت می پذیرد. مقوله ی بازسازی به معنای از نو ساختن است. بازسازی زمانی صورت می گیرد که در بنا، مجموعه و یا فضای شهری، فرسودگی به صورت کامل ایجاد شده باشد. معموال تخریب ناشی از آتش سوزی، جنگ و یا زمین لرزه است. با توجه به این که در بافت مورد نظر با همچین مسئله ای روبرو نیستیم در این جا فقط به دو مقوله ی بهسازی و نوسازی پرداخته شده است
اهداف اساسی نوسازی و بهسازی بافت های قدیمی و فرسوده شهرها توسعه محیط زندگی برای انسان هاست. این اهداف در قالب اهداف اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی جای می گیرند. فضاهای ساخته شده شهری از نظر اقتصادی حاصل سرمایه گذاری و ترکیب از نیروی کار انسانی، مهارت ها، مواد و مصالح گوناگون هستند
با وجود گذشت زمان و فرسوده شدن، هنوز هم به بسیاری از احتیاجات روزمره زندگی پاسخ می دهند و با سرمایه گذاری در جهت حفظ و تقویت و در مواردی با ایجاد تغییراتی در آنها به منظور پاسخگویی به احتیاجات جدید می توان از هدر رفتن سرمایه های اقتصادی جلوگیری کرد و تاسیسات و تجهیزات جدید زندگی را به جای گسترش بیش از حد در زمین های بکر و حاشیه شهر، به درون این بافت های قدیمی برد و با بهسازی و نوسازی دوباره احیا کرد. اگر ارزش های اقتصادی به تنهایی مدنظر باشند ممکن است نوسازی و بازسازی، زمینه ساز شهرسازی تعویضی شود. از این رو در مورد بافت های تاریخی شهرها ضرورت فرهنگی احیا آن ها باید مدنظر باشد.
افراد همان گونه که با دیدن یا بررسی محیط زندگی خود، خاطرات خود را به یاد می آورند، آگاهانه یا ناآگاهانه نیز ارتباط خود را با نسل های گذشته و آینده در فضاهایی که در آن زندگی کرده اند بازمی یابند. حس تعلق متقابل بدین ترتیب در تفکر افراد قوت می گیرد و در این امر عواملی مانند همکاری ها، همدردی ها، رقابت ها، مقاومت ها، مبارزات و فعالیت های دسته جمعی، اقتصادی و مذهبی تاثیر بسیار دارند.
با بررسی ابعاد بحران در بافت قدیم شهرها چنین می توان اظهار کرد که ضرورت بهسازی، نوسازی و ساماندهی بافت های قدیمی شهری در موارد زیر اهمیت می یابد
بافت های تاریخی عالوه بر این که واجد ارزش های نادر زیبایی شناختی و تداوم خاطرات جمعی و هویت بخشی شهرهای ما هستند، هنوز در بسیاری از شهرها محل سکونت و معیشت میلیون ها نفر از شهروندان اند. اما این بافت ها به همان اندازه که ارزشمند و گران بها هستند، در مقابل سوانح و بالیای طبیعی که بیشتر مناطق شهری کشور را تهدید می کنند، ناپایدار و آسیب پذیرند.هم چنین جزئی از سرمایه های فرهنگی ما شیوه های برنامه ریزی و زندگی گذشتگان ما را دربرگرفته اند.
بافت های قدیمی به دلیل قدمت و فرسودگی و تخریب ناشی از آن و کمبود و حتی نبود تاسیسات و تجهیزات شهری، دچار نارسایی هایی در پاسخگویی به نیازهای امروز زندگی شده اند. به همین دلیل جمعیت بومی ساکن این بافت ها به حاشیه شهرها مهاجرت می کنند و مهاجران روستایی و اقشار کم درآمد جایگزین آنها می شوند. تنها انگیزه ساکنان جدید برای زندگی داشتن یک سرپناه است.
آنها در این بخش از شهر با توجه به نازل بودن قیمت مسکن اسکان می یابند. به تبع آن بی ثباتی اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی در این محله ها پدید می آیند و افزایش پیدا می کند. درنتیجه روند فرسودگی و تخریب بافتشهری شدت می گیرد. در واقع می توان گفت ترکیب جمعیت از نظر اجتماعی- اقتصادی در بخش های وسیعی از این بافت ها، همانند بافت های حاشیه ای و خودرو است و جمعیت ساکن با هم تجانس فرهنگی ندارند، بنابراین به دلیل احساس جدایی و بیگانگی نسبت به همسایگان و ساکنان و فضای جدید دچار آشفتگی و سردرگمی می شوند
از آنجا که بافت های قدیم بیشتر در بخش مرکزی شهرها واقع شده و عمدتا بازار را در خود جای داده اند، در مجموعه شهری امتیاز و موقعیت مکانی بسیار خوبی دارند. بر این اساس امتیازهای اقتصادی بسیاری به شرح زیر دارند:
مهمترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت های تاریخی، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه ها و طرح های ضرورتی است. بدین ترتیب می توان از تهدیدهای زیست محیطی و نابودی این بافت ها جلوگیری کرد. بی توجهی به ساماندهی محیط و شرایط زندگی امروزی، محیط های تاریخی و باارزش را به فضاهای خالی از سکنه و بی روح و بی ثمر تبدیل خواهد کرد. حاصل این بی توجهی، تبدیل این محیط ها به محله های ناامن، فاسد و خالی از سکنه است.
ضرورت های اقتصادی محلی در بهسازی بافت های قدیمی، بیشتر ناشی از تخلیه تدریجی محل از ساکنان فعال و مهاجرت اقشار پردرآمد و اصیل مناطق قدیمی و جایگزینی آنها با مهاجرین فقیر از نظر اقتصادی و فرهنگی است. ساکنان جدید که هم فقر اقتصادی و هم فقر فرهنگی دارند، فاقد هر گونه وابستگی به این مناطق هستند. از سوی دیگر به منظور پیشگیری از بروز و گسترش انواع بزهکاری های اجتماعی و واگذاری بافت های قدیمی به فعالیت های ضعیف اقتصادی و رده پایین سبب کاهش ارزش های فرهنگی نهفته در آن شده است
سیما و چهره ظاهری هر شهر، نمایی از معضالت و قابلیت های آن شهر است که این موضوع در شهرهای تاریخی به صورت مستقیم قابل تحقق و بررسی خواهد بود. سلسله مراتب فضای شهری، چگونگی توالی تاریخی، سیر تحول شهر، ارتباط آن دردوره های مختلف و کیفیت پیوستگی آن، شیوه اعمال مدیریت شهری و به طور کلی، امکان برقراری شرایط مناسب برای شهروندان، تاثیر مستقیمی بر کالبد شهر دارد که از چند زاویه، قابل بررسی خواهد بود:
در شهرهای تاریخی ایران اگرچه بیش از 50 درصد فعالیت های اداری و تجاری و حدود 40 درصد آمد و شد شهری، به مناطق مرکزی و پتانسیل تاریخی شهر متعلق است، اما به دلیل تنوعات و سطح خدمات در بیشتر مراکز تاریخی کشور که مرکزیت شهر نیز هستند، فعالیت ها مناسب نبوده و از تنوع الزم برخوردار نمی باشد. به همین علت، در بیشتر شهرهای بزرگ کشور مراکز رقیب برای مناطق تجاری و اداری شهر ایجاد شده است
بی گمان شهرهای قدیمی و تاریخی بیش از شهرهای جدید تحت تاثیر فرسایش و بی رونقی و دچار تخریب می شوند. آنچه امروزه با آن مواجهه ایم این است که در دل شهرهای قدیمی بافتی از هم پاشیده و فرسوده وجود دارد که باید برای آنها برنامه ای تدوین کرد. با توجه به تبیین این مفاهیم مهم ترین جنبه های اهمیت و ضرورت و اهداف بهسازی و نوسازی شهری را به شرح زیر می توان برشمرد:
دلیل متعددی برای مشارکت دادن شهروندان در اداره امور شهرها وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
الف- گسترش ارزشهای فرهنگی که هنجارهای برابری و مردم ساالری را تقویت میکند و به افزایش تقاضای شهروندان برای مشارکت میانجامد.
ب-دگرگونیهایی که در میزان بهرهمندی از آموزش و سن و سطح درآمد شهروندان پدید آمده است، هم انگیزه برای مشارکت جوانان تحصیلکرده و متعلق به طبقه متوسط را افزایش داده و هم امکان این مشارکت را باال برده است.
ج- مشارکت در امور مختلف موجب افزایش کارایی شده است.
د- افزایش پیچیدگی روابط در شهرها، امکان اداره امور انفرادی و آمرانه را از میان برده است
مشارکت دارای مزیت هایی در زمینه اجتماعی سیاسی طرح ریزی و جز اینهاست. مزیت اصلی مشارکت از دیدگاه اجتماعی، فعال کردن شهرنشینانی است که میل به فردیت و گریز از مسئولیت دارند و در موارد افراطی منزوی و بیگانه میشوند. در فرایند مشارکت روحیه اجتماعی و حس همکاری و تعهد پدید میآید. مشارکت امکان ترفیع، آموزش و تربیت قشر کم درآمد و محروم از قدرت را فراهم میکند و آنان را در اجتماعی وسیع تری به هم میپیوندند.
در این اجتماع میتوان بر حس محرومیت از قدرت چیره شد و خودیاری و پیشگامی را تحقق بخشید. از دیدگاه طرح ریز، مشارکت امکان مبادله عقاید و اولویتها، ارزیابی پویش های منافع عمومی و قابلیت اجرا و پذیرش پیشنهادهای طرح ریزی را فراهم میکند. از دیدگاه سیاسی مشارکت پشتیبان دموکراسی مشارکتی به جای دموکراسی نمایندگی است و از حق دموکراتیک هر انسان و بدین ترتیب عموم برای شرکت در فرایند تصمیم گیری دفاع میکند.
عالوه بر این مشارکت به اعضای شوراها و تصمیم گیران کمک میکند تا تصویر روشن تری از نیازها و خواسته های رای دهندگان یا مردم دیگر به دست آورند. از این طریق میتوان حساسیت و تاثیر تصمیم گیری را به حداکثر رساند. شاید مهمترین مزیت مشارکت عمومی این است که مردم مسئوالن را به یکدیگر نزدیک تر میکنند و ما را جایگزین من و تو میسازد
در سال های اخیر در کشور ما نیز اهمیت مشارکت در احیای بافت های فرسوده و ناکارامد شهری مورد توجه برنامه ریزان و مسئولین قرار گرفته است و پروژه های بسیاری با هدف جلب مشارکت مردمی برنامه ریزی و اجر ا گردیده است اغلب موفقیتی در این زمینه حاصل نکرده اند .همانطور که بهطور خالصه اشاره شد مفاهیم و اصول مربوط بته مشتارکت ، انتواع و مدل های آن بیان گردید
همچنین موانع تحقق این امر که هر کدام سهمی اساسی در عدم کارایی برنامه ها ی مشارکتی در شهرها دارند ارائه گردید. به نظر می رسد راهکاری که می تواند کمک مؤثری در این زمینه نماید، اعتماد به متردم و دخالتت دادن آنها در تمامی مراحل و در واقع برنامه ریزی از پایین به باالست .در حال حاضر مردم در فراینتد تهیته طترح و برنامته ریزی هیچ نقشی ندارند و صرفاً ملزم به اجرای طرح هایی هستند که بدون جلب نظر آنها برنامه ریزی شده اند
تجربه طرح های موفق در کشورهای دیگر نشان می دهد که زمانی که مردم خود در فرایند تهیه تا اجرای طرح مداخله کرده و در جریان مسائل و امور قرار می گیرند، در اجرا نیز مشارکت فعال داشته و مسئوالن را یاری می کنند و نیز باعث جلب اعتماد آنها می گردد.
ساختمانهای شهری فرسوده و قدیمی جمعیت زیادی را در خود سکونت داده اند و اتفاقات تلخ گذشته همانند زلزله بم نتیجه می دهد لازم است نسبت به مقاوم سازی سازه های فرسوده در کشور اقدام کرد. عدم توانایی مالی و همچنین مدت نوسازی بافت فرسوده باعث شده مراکز عمومی از قبیل بیمارستانها و مدارس جهت ادامه فعالیت خدمات رسانی خود و تا بهره برداری از طرح های جدید نیاز به مقاوم سازی را افزایش داده است.
بافت شهری عبارت است از دانه بندی و درهم تنیدگی فضاها و عناصر شهری که به تبع ویژگی های محیط طبیعی، به ویژه توپوگرافی و اقلیم در محدوده ی شهر یعنی بلوک ها و محله های شهری به طور فشرده یا گسسته و با نظمی خاص جایگزین شده اند.
بیش از 80 درصد از ساختمان ها در این گونه بافت ها دارای قدمتی بیش از 50 سال می باشند و ابنیه این بافت ها عمدتا قدرت مقاومت در مقابل زلزله ای با شدت متوسط را ندارند. مساحت عرصه آنها به طور متوسط کمتر از 200 مترمربع می باشد. مصالح به کار رفته در این گونه بافت ها عمدتا از انواع خشتی، خشت و آجر و چوب و یا آجر و آهن بدون رعایت اتصاالت افقی و عمودی و فاقد سیستم سازه ای می باشند. اکثر ابنیه در بافت های فرسوده یک یا دو طبقه هستند. بافت های فرسوده که عمدتا بدون طرح قبلی ایجاد شده اند از ساختاری نامنظم برخوردارند و دسترسی های موجود در آنها عمدتا پیاده می باشد.
اهمیت عایقکاری نما در حفظ ارزش ساختمان عایقکاری نما نهتنها از ساختمان در برابر آسیبهای…
آشنایی با عایق رطوبتی کف و کاربردهای آن در ساختمانسازی عایق رطوبتی کف ساختمان، یکی…
عایقهای نوین؛ جایگزین ایزوگام و قیرگونی با پیشرفت تکنولوژی، عایقهایی که برای جایگزینی با ایزوگام…
چرا عایق فونداسیون، پایهایترین نیاز هر ساختمان است؟ عایقکاری فونداسیون به دلایل متعددی ضروری است…
عایق رطوبتی حمام و سرویس بهداشتی؛ چرا اهمیت دارد؟ رطوبت مداوم و تماس مستقیم با…
عایق رطوبتی چیست؟ عایق رطوبتی، یک ماده یا سیستم طراحی شده برای جلوگیری از نفوذ…