ساختمانهای که با آجر،سنگ و یا بلوک سیمانی ساختهشدهاند و در آن ﺗﻤﺎم ﯾﺎ ﻗﺴﻤﺘﯽ از ﺑﺎرﻫﺎی ﻗﺎﺋﻢ ﺗﻮﺳﻂ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺎ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺑﻨﺎﯾﯽ و قسمتی دﯾﮕﺮ ﺗﻮﺳﻂ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎﺧﺘﻪ میشوند، و در ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﯾﺎ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ آﺟﺮ، ﺑﻠﻮک ﺳﯿﻤﺎﻧﯽ و ﻓﻠﺰی ﯾﺎ ﺑﺘﻨﯽ آرﻣﻪ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯿﺸﻮد در ردﯾﻒ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺑﺎ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺑﻨﺎﯾﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯿﺸﻮد ﭘﺲ از ورود آﻫﻦ ﺑﻪ ﺑﺎزار اﯾﺮان ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺧﺸﺘﯽ و ﮔﻠﯽ ﺟﺎی ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺑﻨﺎﯾﯽ ﺑﺪون ﮐﻼن دادﻧﺪ ﭘﺲ از اﻧﺘﺸﺎر آییننامۀ 2800 ﺳﺎﺧﺖ ، ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺑﻨﺎﯾﯽ کلاف دار رواج ﭘﯿﺪا ﮐﺮد. ﻣﺸﺎﻫﺪات ﺑﻌﺪ از وﻗﻮع زﻟﺰﻟﻪ ﻧﺎﺷﯽ از اﯾﻦ اﺳﺖ، ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺖ آنها ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ آییننامه 2800 زﻟﺰﻟﻪ اﯾﺮان ﺑﻮده ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺳﺮﭘﺎ ﺑﺮﺟﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﺮﺧﯽ هیچگونه آﺳﯿﺒﯽ ندیدهاند ﭘﺎﺑﺮﺟﺎﺋﯽ ساختمانها و ﻋﺪم رﯾﺰش سقفها و دﯾﻮارﻫﺎ ازاینجهت قابلبحث میباشند ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ اﯾﺠﺎد ﻓﺮﺻﺖ ﻓﺮار و ﻋﺪم خسارتهای ﺟﺎﻧﯽ در زﻟﺰﻟﻪ ﻣﯿﺸﻮد ﮐﻪ اﯾﻤﻨﯽ را ﺑﺎ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه میآورد. هرچند ﮐﻪ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ اﺣﺪاث ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی دارای اﺳﮑﻠﺖ ﻓﻠﺰی و ﺑﺘﻨﯽ رو ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ اﺳﺖ، اﻣﺎ ﻫﻨﻮز ﻫﻢ اﮐﺜﺮﯾﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﮐﺸﻮر از ﻧﻮع ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺑﻨﺎﯾﯽ میباشند. ازآنجاکه راهحل ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﭼﻨﯿﻦ خسارتهایی، مقاومسازی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﻣﻮﺟﻮد اﺳﺖ، ﻟﺰوم ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺤﻘﯿﻖ در ﻣﻮرد شیوههای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻬﺴﺎزی و مقاومسازی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺑﻨﺎﯾﯽ ﻣﻮﺟﻮد بهشدت اﺣﺴﺎس ﻣﯿﺸﻮد. ﺷﻨﺎﺧﺖ دﻗﯿﻖ اﻧﻮاع آسیبهای وارده ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن و ﯾﺎﻓﺘﻦ روشهای ﻣﻨﺎﺳﺐ مقاومسازی ﺑﺎ ﺗﻘﻮﯾﺖ قسمتهای اﺻﻠﯽ و ﺑﺎرﺑﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن و اﻓﺰودن ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺑﺎرﺑﺮ اﺿﺎﻓﯽ و ﻧﻮع ﺳﺎزه ﺑﻨﺎﯾﯽ میتواند راﻫﯽ ﺑﺮای دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ اﯾﻤﻨﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ در ﻣﻘﺎﺑﻞ زﻟﺰﻟﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
رﻓﺘﺎر ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺑﺎ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺑﻨﺎﯾﯽ در ﻣﻘﺎﺑﻞ زﻟﺰﻟﻪ
ﺿﻌﻒ اﺳﺎﺳﯽ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی در ﻣﻘﺎﺑﻞ زﻟﺰﻟﻪ، ﮐﻤﺒﻮد ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﮐﻤﺒﻮد ﻧﺮﻣﯽ (شکلپذیری) اﺳﺖ ﻣﯿﺰان ﺧﺴﺎرت سازههای ﻧﺮم ﺗﺎ ﺣﺪودی ﺗﺎﺑﻊ ﺑﺰرﮔﯽ زﻟﺰﻟﻪ اﺳﺖ و در زلزلهای ﺑﺴﯿﺎر ﻣﺨﺮب ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﯿﺶ از7 ، در ﻧﺎﺣﯿﮥ ﻣﺮﮐﺰی زﻟﺰﻟﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ آﺳﯿﺐ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﯿﺸﻮد و از ﻣﺮﮐﺰ ﮐﻪ دور میشویم بهتدریج از ﺷﺪت آﺳﯿﺐ ﮐﺎﺳﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮد. درحالیکه در ﻣﻮرد ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی ﭼﻨﯿﻦ ﻧﯿﺴﺖ و از منطقهای ﮐﻪ ساختمانها کاملاً فروریخته اﺳﺖ ﻧﺎﮔﻬﺎن ﺑﻪ منطقهای ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺳﺮﭘﺎ میرسیم (ﺷﮑﻞ 1). رﻓﺘﺎر ﯾﮏ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن آﺟﺮی غیرمسلح را در ﻣﻘﺎﺑﻞ زﻟﺰﻟﻪ میتوان بهصورت زﯾﺮ ﺧﻼﺻﻪ ﮐﺮد:
اﻟﻒ) ﺷﺪت زﻟﺰﻟﻪ از ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﮐﻤﺘﺮ اﺳﺖ و در اﯾﻦ ﺻﻮرت ﺳﺎزه ﺳﺨﺘﯽ اوﻟﯿﻪ ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﮐﺮده، ﺿﺮﯾﺐ ﺑﺎزﺗﺎب ﺑﺮاﺑﺮ 1، و ﻧﯿﺮوی زﻟﺰﻟﻪ ﺑﺮاﺑﺮ ﺟﺮم ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺿﺮب در ﺷﺘﺎب زﻟﺰﻟﻪ اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻧﯿﺮو ﺑﺮای اﯾﺠﺎد ﺗﺮک و در ﻫﻢ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺳﺎزه ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ و ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن از زﻟﺰﻟﻪ آﺳﯿﺒﯽ نمیبیند.
ب) ﺷﺪت زﻟﺰﻟﻪ در ﻟﺤﻈﺎت واﭘﺴﯿﻦ آن از ﺣﺪ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺳﺎزه ﻓﺮاﺗﺮ میرود و ترکها و خردشدگیها آﻏﺎز میﺸﻮد؛ ﺳﺨﺘﯽ ﮐﻢ ﺷﺪه، ﺗﻨﺎوب زﯾﺎد ﻣﯿﺸﻮد و درنتیجه ﺿﺮﯾﺐ ﺑﺎزﺗﺎب اﻓﺰاﯾﺶ مییابد و ﺳﺒﺐ ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻦ ﻧﯿﺮوی زﻟﺰﻟﻪ ﻣﯿﺸﻮد . اﻣﺎ ﭼﻮن اﯾﻦ ﺗﺤﻮﻻت در لحظههای واﭘﺴﯿﻦ اﺗﻔﺎق می اﻓﺘﺪ و زﻟﺰﻟﻪ اداﻣﻪ نمییابد ، ﺳﺎزه ﭘﺎﯾﺪار می ماند و در ﭘﺎﯾﺎن زﻟﺰﻟﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﻘﺪاری ﺗﺮک و خردشدگی ﻣﻼﺣﻈﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
ج) ﺷﺪت زﻟﺰﻟﻪ در ﻫﻤﺎن لحظههای آﻏﺎزﯾﻦ از ﺣﺪ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺳﺎزه ﻓﺮاﺗﺮ میرود و درنتیجۀ ﮐﺎﻫﺶ ﺳﺨﺘﯽ و اﻓﺰاﯾﺶ ﺿﺮﯾﺐ ﺑﺎزﺗﺎب، ﺳﺎزه در ﻣﻌﺮض ﻧﯿﺮوﻫﺎی بزرگتر ﻗﺮار میگیرد، بهگونهای ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ زود در ﻫﻢ میشکند و ﺑﺎ ﺧﺎک ﯾﮑﺴﺎن ﻣﯿﺸﻮد
ﻣﺮاﺣﻞ سهگانۀ ﻓﻮق از یکسو ﺗﺎﺑﻊ ﺑﺰرﮔﯽ زلزلهاند و ﻣﻌﻤﻮﻻً در زلزلههای ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﯿﺶ از ، 6 ﺣﺎﻟﺖ (ج) اﺗﻔﺎق ﻣﯿﺎﻓﺘﺪ و ﻏﺎﻟﺒﺎً در ﻧﻮاﺣﯽ ﻣﺮﮐﺰی زﻟﺰﻟﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی غیرمسلح ﺑﺎ ﺧﺎک ﯾﮑﺴﺎن میشوند. از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﯿﺮاﯾﯽ اﻣﻮاج زﻟﺰﻟﻪ، ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی ﺑﺮﺣﺴﺐ فاصلهشان از ﻣﺮﮐﺰ زﻟﺰﻟﻪ میتوانند ﻣﻄﺎﺑﻖ ﯾﮑﯽ از حالتهای ﺑﺎﻻ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ.
شکلها ﻧﺎﺣﯿﮥ آﺳﺘﺎﻧﮥ ﺗﺮک
ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ در زلزلههای ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﯿﺶ از ، 6 ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن های آﺟﺮی ﮐﻪ در ﻧﺎﺣﯿﮥ ﻣﺮﮐﺰی واقعاند فرومیریزند و ﺑﺎ دور ﺷﺪن از اﯾﻦ ﻧﺎﺣﯿﻪ و ﮐﺎﻫﺶ ﺷﺪت زﻟﺰﻟﻪ ﺑﻪ ناحیهای میرسیم ﮐﻪ میتوان آن را ﻧﺎﺣﯿﮥ آﺳﺘﺎﻧﮥ ﺗﺮک ﻧﺎﻣﯿﺪ، زﯾﺮا در آﻧﺠﺎ ﺷﺪت زﻟﺰﻟﻪ بهاندازهای ﮐﻢ ﻣﯿﺸﻮد ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺳﺎزه از (ج) ﺑﻪ (ب) ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯿﺸﻮد (ﻣﻄﺎﺑﻖ تقسیمبندی ﻓﻮق). ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن هاﯾﯽ ﮐﻪ در آنسوی اﯾﻦ ﻧﺎﺣﯿﻪ واقعاند اﯾﺴﺘﺎﯾﯽ ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﮐﺮده، ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ترکهایی را ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺷﻮﻧﺪ. درک اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه ﺑﺮای ﻧﺎﻇﺮاﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ اﺻﻮل ﻓﻮق آﺷﻨﺎ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﻗﺪری ﻣﺸﮑﻞ اﺳﺖ، زیرابه ﻧﺎﮔﺎه از منطقهای ﮐﻪ ساختمانها ﻫﻤﮕﯽ ﺑﯽ آﺳﯿﺐ ﯾﺎ ﮐﻢ آﺳﯿﺐ ماندهاند ﺑﻪ منطقهای میرسند ﮐﻪ در آن ساختمانها ﺑﺎ ﺧﺎک ﯾﮑﺴﺎن شدهاند
ﺧﻮاص ﺳﺎزﻫﺎی و دﯾﻨﺎﻣﯿﮑﯽ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی
ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ رﻓﺘﺎر ﺳﺎزﻫﺎی آﺟﺮی ﻣﺎﻧﻊ از آن ﺑﻮده اﺳﺖ ﮐﻪ روشهای ﺟﺎﻣﻌﯽ ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺧﻮاص ﻣﮑﺎﻧﯿﮑﯽ و سازههای آنها ﺑﻪ وﺟﻮد آﯾﺪ، درحالیکه ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺳﺎزه های ﻓﻮﻻدی در ﻧﯿﻤﮥ دوم ﻗﺮن ﻧﻮزدﻫﻢ و ﺑﺘﻨﯽ در ﻧﯿﻤﮥ اول ﻗﺮن ﺣﺎﺿﺮ نظریهها و روشهای ﻣﺒﺴﻮﻃﯽ ﭘﺪﯾﺪ آﻣﺪه ﺑﻮد. رﻓﺘﺎر ﻧﺎﻫﻤﺴﺎﻧﮕﺮد ، ﻧﺎﻫﻤﮕﻦ، ﻏﯿﺮﺧﻄﯽ و وﺟﻮد ترکهای ﻓﺮاوان از یکسو، و صفحهای ﺑﻮدن اﺟﺰای سازههای آﺟﺮی از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ ﺧﺎﺻﯽ را اﯾﺠﺎد ﮐﺮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﻏﺎﻟﺒﺎً ﺟﺰ ﺑﺎ روشهای اﺟﺰاء ﻣﺤﺪود نمیتوان از وﺿﻌﯿﺖ تنشها اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺑﻪ دﺳﺖ آورد. از ﻃﺮﻓﯽ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻫﻤﯿﻦ پیچیدگیها، نمیتوان مدلهای ﮐﻮﭼﮏ شد ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی را ﻣﻮرد آزﻣﺎﯾﺶ قرارداد، زﯾﺮا ﻣﺼﺎﻟﺢ ﻣﺼﺮﻓﯽ (آﺟﺮ و ملاط) و ﻣﻘﺎوﻣﺖ و ﺳﺨﺘﯽ آنها را نمیتوان مدلسازی ﮐﺮد. ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ وﺟﻮد دستگاههای آزﻣﺎﯾﺶ ﻣﺪرن و ﺑﺎ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺑﺎﻻ ﻧﻈﯿﺮ میز لرزان، جکهای دوطرفه و محرکهای دﯾﻨﺎﻣﯿﮑﯽ در دﻫﻪ مای اﺧﯿﺮ اﯾﻦ اﻣﮑﺎن را ﭘﺪﯾﺪ آورده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮان ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی و اﺟﺰای آنها، ﻧﻈﯿﺮ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﺑﺎ اندازه واﻗﻌﯽ آزﻣﺎﯾﺶ ﮐﺮد و ﻣﻘﺎوﻣﺖ، ﺳﺨﺘﯽ، حالتهای ﺷﮑﺴﺖ و ﺳﺎﯾﺮ اﻃﻼﻋﺎت سازهای را ﺑﻪ دﺳﺖ آورد.
ﺗﻮزﯾﻊ ﻧﯿﺮوﻫﺎی زﻟﺰﻟﻪ
ﺮوﻫﺎی ﻟﺨﺘﯽ ﮐﻪ درنتیجۀ ﺷﺘﺎب ﭘﯽ (ﻧﺎﺷﯽ از ﺣﺮﮐﺖ زﻣﯿﻦ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم زﻟﺰﻟﻪ) در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﭘﺪﯾﺪ میآیند ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﭘﯽ و ازآنجا ﺑﻪ زﻣﯿﻦ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﻮﻧﺪ. دﯾﻮارﻫﺎ ﺑﻪ دودسته ﺑﺮﺷﯽ و ﻋﺮﺿﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ میشوند. دﯾﻮارﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻮازی ﺟﻬﺖ ﺣﺮﮐﺖ ﭘﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮﺷﯽ، و آنها ﮐﻪ ﻋﻤﻮد ﺑﺮ اﯾﻦ جهتاند ﻋﺮﺿﯽ ﻧﺎﻣﯿﺪه میشوند. ﺑﺨﺸﯽ از ﻧﯿﺮوﻫﺎی دﯾﻮارﻫﺎی ﻋﺮﺿﯽ ﺑﻪ ﺳﻘﻒ، ﺑﺨﺸﯽ ﺑﻪ زﻣﯿﻦ و ﺑﻘﯿﻪ ﺑﻪ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﮐﻪ در دو ﻃﺮف دﯾﻮار ﻋﺮﺿﯽ قرارگرفتهاند وارد میشود. ﺳﻘﻒ ﻧﯿﺮوﻫﺎی ﺣﺎﺻﻞ از زﻟﺰﻟﻪ دﯾﻮارﻫﺎی ﻋﺮﺿﯽ را ﺑﻪ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻣﻨﺘﻘﻞ میکند.
اصلیترین ﻋﻨﺼﺮ ﻟﺮزه ﺑﺮ ﻫﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن آﺟﺮی ، دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎر اﻓﻘﯽ ﺣﺎﺻﻞ از ﮐﻠﯿﻪ اﺟﺰای دﯾﮕﺮ را ﺑﻪ زﻣﯿﻦ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﮐﻨﺪ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ ﺳﻘﻒ ﺰ ﺑﺎﯾﺪ از ﯾﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ ﻻزم ﺑﺮای اﻧﺘﻘﺎل ﻧﯿﺮوﻫﺎی ﺧﻮد و ﻧﯿﺰ ﻧﯿﺮوﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ از بخشههای دﯾﮕﺮ درﯾﺎﻓﺖ میکند، ﺑﻪ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﺪ. بهعنوان ﻣﺜﺎل سقفها ﺗﯿﺮﭼﻪ ﺑﻠﻮک و ﻃﺎق ﺿﺮﺑﯽ ﻧﺴﺒﺘﺎً از ﺻﻼﺑﺖ ﺑﺮﺷﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ، درحالیکه سقفهای ﺳﺒﮏ ﺷﯿﺮواﻧﯽ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و نمیتوانند ﺑﺎر دﯾﻮارﻫﺎی ﻋﺮﺿﯽ را ﺑﻪ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﮐﻨﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ دﯾﻮارﻫﺎی ﻋﺮﺿﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎر ﺧﻮد را ﺑﻪ ﺳﻘﻒ و ﭘﯽ و دﯾﻮارﻫﺎی ﻣﺘﻌﺎﻣﺪ اﻧﺘﻘﺎل دﻫﻨﺪ.
دﻟﯿﻞ ﺑﻨﯿﺎدی ﻧﺎﭘﺎﯾﺪاری ﻟﺮزﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی ﻏﯿﺮﻣﺴﻠﺢ در ﺑﺮاﺑﺮ زﻟﺰﻟﻪ
ﺗﺠﺮﺑﻪ مای ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی، ﺧﺸﺘﯽ و ﺳﻨﮕﯽ ﻏﯿﺮﻣﺴﻠﺢ ﺑﻪ راﺣﺘﯽ در زلزلههای ﻣﺨﺮب و ﻧﯿﻤﻪ ﻣﺨﺮب فرومیریزند، بهگونهای ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی روﺳﺘﺎﯾﯽ ﺣﺘﯽ در زلزلههای ﻣﺘﻮﺳﻂ ﯾﺎ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺿﻌﯿﻒ ﺧﺴﺎرت میبینند. ﺗﺎرﯾﺨﭽﻪ زلزلههای کشور گواه آن اﺳﺖ ﮐﻪ در زلزلههایی ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﯿﺶ از5 ، اﺣﺘﻤﺎل اﻧﻬﺪام روﺳﺘﺎﻫﺎ وﺟﻮد دارد. ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺷﻬﺮی از ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ اﻣﺎ ﺑﺪون ﺷﮏ در زلزلههایی ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﯿﺶ از 7 و در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮﮐﺰی زﻟﺰﻟﻪ ﺷﺎﻫﺪ اﻧﻬﺪام ﺑﺴﯿﺎری از اﯾﻦ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی ﺧﻮاﻫﯿﻢ ﺑﻮد. ﺗﮑﺮار اﯾﻦ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺗﻠﺦ ﻣﻮﺟﺐ ﭘﺪﯾﺪ آﻣﺪن اﯾﻦ ﮔﻤﺎن ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی اﺻﻮﻻً ﻓﺎﻗﺪ مقاومتاند. از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﺑﺴﯿﺎری بیتوجه ﺑﻪ دﻟﯿﻞ اﺻﻠﯽ ﻧﺎﭘﺎﯾﺪاری ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی، دﺳﺖ ﺑﻪ آزﻣﺎﯾﺶ ﻋﻨﺼﺮﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﯾﻌﻨﯽ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ زده، ﺑﺎ ﻣﺸﺎﻫﺪه مقاومتهای ﻧﺴﺒﺘﺎً زﯾﺎد، رابطههایی را ﺑﺮای ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﯿﺮوﻫﺎی زﻟﺰﻟﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ میدهند عدهای ﻫﻢ ﺑﻪ ﯾﺎﻓﺘﻦ مدلهای رﯾﺎﺿﯽ ﺑﺮای ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ رﻓﺘﺎر دﯾﻨﺎﻣﯿﮑﯽ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی در ﻣﻘﺎﺑﻞ زﻟﺰﻟﻪ پرداختهاند ، ﻏﺎﻓﻞ از اﯾﻨﮑﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ اﯾﻦ بررسیها ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ نمیتواند اﯾﻦ واﻗﻌﯿﺖ را ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آﺟﺮی ﻏﯿﺮﻣﺴﻠﺢ آسیبپذیرترین سازهها در ﻣﻘﺎﺑﻞ زلزلهاند ﺗﻐﯿﯿﺮ دﻫﺪ؛ ﭘﺲ ﻣﻌﻀﻞ ﻧﺎﭘﺎﯾﺪاری را ﺑﺎﯾﺪ چارهای دﯾﮕﺮ ﺟﺴﺖ.
روشهای ﺗﺴﻠﯿﺢ و ﺑﻬﺴﺎزی
ﺑﻬﺴﺎزی
ﺑﻬﺴﺎزی در ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم ﺑﻬﺘﺮ ﮐﺮدن ، اﺻﻼح ﯾﺎ ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﯿﺪن ﺑﻪ وﺿﻌﯿﺖ ﯾﺎ ﺷﺮاﯾﻂ اﺳﺖ. در ﺻﻨﻌﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ، ﺑﻬﺴﺎزی برحسب ﺗﻌﺮﯾﻒ، اﯾﺠﺎد ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ انجاموظیفه ﯾﺎ وﻇﺎﯾﻔﯽ در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﺳﺎزه ﯾﺎ اﺟﺰا و ﻋﻨﺎﺻﺮ آن اﺳﺖ ﮐﻪ در وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﻗﺎدر ﺑﻪ اﻧﺠﺎم ﺗﻤﺎم و ﮐﻤﺎل آن وﻇﯿﻔﻪ ﯾﺎ وﻇﺎﯾﻒ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﻧﺎﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺑﺮای انجاموظیفه ﮐﻪ در اﯾﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ مورداشاره قرارگرفته ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻧﺎﺷﯽ از ﻧﺎرﺳﺎﯾﯽ ﻃﺮح ، ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻮدن اﺟﺮا بهرهبرداری بیضابطه ﯾﺎ فرو پایگی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﺳﺎزه ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﯾﺎ اﺟﺰا و ﻋﻨﺎﺻﺮ آن در اﺛﺮ ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﺿﻮاﺑﻂ آییننامه مای ﻧﺎﺷﯽ از ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ، از دﺳﺖ رﻓﺘﻦ ﻣﺸﺨﺼﻪ مای ﻣﺼﺎﻟﺢ و ﺗﺠﻬﯿﺰات ﺑﻪ دﻻﯾﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ازجمله اﺛﺮ ﻓﺮﺳﺎﯾﻨﺪه ﮔﺬﺷﺖ زﻣﺎن ، ﺳﺎﻧﺤﻪ ﺣﺎدﺛﻪ ﯾﺎ ﻋﻮاﻣﻞ دﯾﮕﺮ، ﯾﺎ ﺣﺎﺻﻞ ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺤﻮل در ﺷﺮاﯾﻂ زﯾﺴﺖ و ﮐﺎر سنگینتر ﺷﺪن وﻇﺎﯾﻒ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﻫﺪف از ﺑﻬﺴﺎزی، ﺟﺒﺮان فرو پایگی و ﺑﺮﮔﺮداﻧﺪن ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﺳﺎزه ﯾﺎ اﺟﺰا و ﻋﻨﺎﺻﺮ آن ﺑﻪ وﺿﻊ اوﻟﯿﻪ ، ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ آن اﻋﺎده وﺿﻊ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮد. اﮔﺮ ﺑﻬﺴﺎزی بهمنظور ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺤﻮل ﺷﺮاﯾﻂ بهرهبرداری و سنگینتر ﺷﺪن وﻇﺎﯾﻒ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﯾﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﺿﻮاﺑﻂ آییننامهها ﺑﺎﺷﺪ، اﻋﻢ از اﯾﻨﮑﻪ در ﺳﺎزه ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﯾﺎ در اﺟﺰاء و ﻋﻨﺎﺻﺮ آن فرو پایگی ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺧﯿﺮ، ارﺗﻘﺎی وﺿﻊ ﻧﺎم دارد. ﺑﻬﺴﺎزی ،ﻃﯿﻔﯽ ﮔﺴﺘﺮده از ﺧﺪﻣﺎت ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ اﺳﺖ و فعالیتهایی را در ﺑﺮﻣﮕﯿﺮد ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ به منظورهای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻓﻨﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، زﯾﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ و ﺣﺘﯽ ﺳﯿﺎﺳﯽ اﺟﺮا ﺷﻮﻧﺪ.
بهطورکلی ، ﺑﻬﺴﺎزی صرفنظر از ﮔﺴﺘﺮدﮔﯽ آن ﻣﺴﺘﻠﺰم دﺧﺎﻟﺖ در وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن اﺳﺖ همانطور ﮐﻪ ﺑﻬﺴﺎزی ﻃﯿﻔﯽ ﮔﺴﺘﺮده را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯿﺸﻮد، ﺣﺪ دﺧﺎﻟﺖ در وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، اﺟﺰا و ﻋﻨﺎﺻﺮ آن ﻧﯿﺰ ﻃﯿﻒ ﮔﺴﺘﺮده از ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻢ ﺗﺎ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎد را ﭘﻮﺷﺶ میدهد ﮐﻪ از ﺗﺮﻣﯿﻢ آﻏﺎز ﻣﯿﺸﻮد و ﭘﺲ از ﻋﺒﻮر از ﺗﻌﻤﯿﺮ ، ﺗﻘﻮﯾﺖ، ﺑﺎزﭘﯿﺮاﯾﯽ ، نو کاری ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺳﺎزﮔﺎری ، ﺗﻐﯿﯿﺮ اﺳﺎﺳﯽ و ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﻮع بهرهبرداری، ﺑﻪ ﮔﺮدﺷﮑﺎری و ﺑﺎزﺳﺎزی میرسد. اﮔﺮ هیچیک از اﯾﻦ راهحلها نتیجهبخش ﻧﺒﺎﺷﺪ، در صورت ﻋﺪم ﻣﺰاﺣﻤﺖ ، ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن بهصورت ﻣﺘﺮوﮐﻪ رﻫﺎ ﻣﯿﺸﻮد و ﯾﺎ تخریبشده و بهجای آن ﺑﻨﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﺨﺼﻪ مای ﻣﻮرد ﻫﺪف اﺣﺪاث ﻣﯿﺸﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﺎر، ﻧﻮﺳﺎزی ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ. همانطور ﮐﻪ ﻗﺒﻼً ﺑﯿﺎن ﺷﺪ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻋﻨﺼﺮﻫﺎی اﺳﺎﺳﯽ ﻟﺮزه در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی آجریاند و حالتهای اﺻﻠﯽ ﺷﮑﺴﺖ آنها ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻤﺸﯽ وبرشی. ﻟﺬا ﺑﺮای آﻧﮑﻪ از اﯾﻦ حالتهای ﺷﮑﺴﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی ﮐﻨﯿﻢ ﺑﺎﯾﺪ در دﯾﻮار ﻣﯿﻠﮕﺮدﻫﺎی اﻓﻘﯽ و ﻗﺎﺋﻢ ﻗﺮار دﻫﯿﻢ.
ﻣﻘﺎوم سازههای ﺑﻨﺎﯾﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﮐﺎﻣﭙﻮزﯾﺖ مای FRP
ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﮐﺎﻣﭙﻮزﯾﺖ FRP
ﺳﯿﺴﺘﻢ مای FRP ﭼﺴﺒﯿﺪه بهصورت ﺧﺎرﺟﯽ ﺑﺮای مقاومسازی سازههای ﺑﺘﻨﯽ از ﺣﺪود اواﺳﻂ ﺳﺎل 1980 ﻣﯿﻼدی مورداستفاده قرارگرفتهاند. ﺗﻌﺪاد پروژهها ﮐﻪ از ﺳﯿﺴﺘﻢ مای FRP در ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎن اﺳﺘﻔﺎده میکنند، بهطور ﭼﺸﻤﮕﯿﺮی از ده ﺳﺎل ﭘﯿﺶ ﺗﺎﮐﻨﻮن افزایشیافته اﺳﺖ. اﻋﻀﺎی سازهای ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﯿﺴﺘﻢ مای FRP مقاومسازی میشوند عبارتاند از ﺗﯿﺮﻫﺎ، دالها، ستونها ، دﯾﻮارﻫﺎ، اﺗﺼﺎﻻت و سازههاﯾﯽ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ کورهها و دودکشها، طاقها ﮔﻨﺒﺪﻫﺎ، ﺗﻮﻧﻞ ﺳﯿﻠﻮﻫﺎ، لولهها و ﺧﺮﭘﺎﻫﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢ مای FRP ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮای ﺗﻘﻮﯾﺖ سازههای ﺑﻨﺎﯾﯽ،ﭼﻮﺑﯽ، ﻓﻮﻻدی و ﭼﺪﻧﯽ مورداستفاده قرارگرفتهاند. ایده مقاومسازی سازهها بهوسیله ﭼﺴﺒﺎﻧﺪن تقویتکنندهها بهصورت ﺧﺎرﺟﯽ، ایدهای ﺟﺪﯾﺪ ﻧﯿﺴﺖ ایده سیستمهایFRP ﺑﺎ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ آن بهجای تقویتکننده مای دﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺻﻔﺤﺎت ﻓﻮﻻدی و پوششهای ﺑﺘﻨﯽ شکلگرفته اﺳﺖ.
ﺗﻘﻮﯾﺖ سازههای ﺑﻨﺎﯾﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﯿﻠﮕﺮدﻫﺎی FRP
اﯾﻦ روش ﺷﺎﻣﻞ ﺟﺎﯾﮕﺬاری ﻣﯿﻠﮕﺮدﻫﺎی ﮐﺎﻣﭙﻮزﯾﺘﯽ در ملاط متصلکننده از رویهای ﺧﺎص ﭘﯿﺮوی میکند ﮐﻪ ﺑﻨﺪﮐﺸﯽ ﻣﺠﺪد سازهای ﻧﺎﻣﯿﺪه ﻣﯿﺸﻮد اﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ میتواند ﺑﺎ لایهها FRP زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﯿﺒﺮﯾﺪ ﻻزم ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺷﻮد. ﻋﻨﻮان ﻣﻌﻤﻮل ﺑﺮای اﯾﻦ فن ، ﺑﻨﺪﮐﺸﯽ ﻣﺠﺪد سازهای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ بهکارگیری ﻣﯿﻠﮕﺮدﻫﺎی ﮐﻮﺗﺎه FRP در ﺑﺮاﺑﺮ ﺗﺮک مای ﻧﺎﺷﯽ از ﺧﺰش ﺳﺎزه ﺑﻨﺎﯾﯽ ﺳﻄﻮح ﺑﺎر ﻣﺮده در درازمدت می باشد اﯾﻦ ﻣﯿﻠﮕﺮدﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﺰرﯾﻖ ملاط ﺳﯿﻤﺎن ﻣﻬﺎر میشوند.
نتیجهگیری
باوجود اﻃﻼﻋﺎت ﻓﺮاوان ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ ﮐﺸﻮر در ﻣﻮرد مقاومسازی، متأسفانه اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت در ﻋﻤﻞ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﭘﯿﺪا ﻧﮑﺮده اﺳﺖ. ﺑﺪون ﺷﮏ ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻣﺼﺎﻟﺢ و ﻧﺤﻮه ﺳﺎﺧﺖ، ﯾﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ ﺳﻘﻒ و ﺳﺒﮏ ﮐﺮدن آن و ﻧﯿﺰ ﺗﻌﺒﯿﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮی ﮐﻪ انعطافپذیری ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن را اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ ، (ﻣﺎﻧﻨﺪ کلافهای اﻓﻘﯽ) میتواند ﺳﺒﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺷﻮد اﻣﺎ هیچیک از اﯾﻦ ﺗﻤﻬﯿﺪات ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺗﻀﻤﯿﻦ ﭘﺎﯾﺪاری ﻗﻄﻌﯽ ﺳﺎزه در ﻣﻘﺎﺑﻞ زلزلههای ﻣﺨﺮب ﻧﯿﺴﺖ وﻟﯽ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺑﺮای ﺣﻔﻆ ﺟﺎن ﺳﺎﮐﻨﯿﻦ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﮐﺎﻣﭙﻮزیت هایFRP میتوانیم ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﮐﻪ اﯾﻦ کامپوزیتها در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮردﮔﯽ ﻣﻘﺎوﻣﺖ زﯾﺎدی داﺷﺘﻪ و درعینحال وزن ﮐﻤﯽ دارد ﮐﻪ ﺳﺒﺐ و ﭘﺎﯾﺎ ﺑﻮدن ﻋﻤﻠﮑﺮد آنهاست. میتوانیم ﺑﻪ ﮐﻤﮏ کامپوزیتهای FRP ﺑﺎ بهکارگیری ﻣﯿﻠﮕﺮدﻫﺎی ﮐﻮﺗﺎه در ﺑﺮاﺑﺮ ترکهای ﻧﺎﺷﯽ از ﺧﺰش ﺳﺎزه ﺑﻨﺎﯾﯽ ﺳﻄﻮح ﺑﺎر ﻣﺮده در درازمدت میباشد ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﯿﻠﮕﺮدﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﺰرﯾﻖ ملات ﺳﯿﻤﺎن ﻣﻬﺎر میشوند. از ﺑﻬﺴﺎزی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن میتوانیم ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺴﺎزی بهمنظور اﺻﻼح و ﯾﺎ ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﯿﺪن ﺑﻪ اﺟﺰا ﯾﺎ ﻋﻨﺎﺻﺮی در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ انجاموظیفه ﺧﻮد را ﻧﺪارﻧﺪ.
این مقاله به همت آقایان محمد طاهر قلندری و فرهاد علیزاده افشار تهیه شده است